Skip to main content

این یعنی جزئی از گیتی

گیتی، ما

گوشه ای از هستی

هفتاد هزار بازدید کننده محترم سایت ایرانومید حتماً تا به امروز پی برده اند که سایت ایرانومید تنها به مطالب تجاری و فنی لاک های عایق که خود بنیانگذار آن در کشور است نپرداخته و نخواهد پرداخت هر چند وجود این سایت به یمن وجود این پژوهش و تولید در کشورمان است ولی نباید فراموش شود که اگر پژوهشگران  دست از کاوش بردارند باید آن روز را پایان پژوهش و پیشرفت دانست.

امروزه با وجود اینترنت تمامی پژوهشگران با هم مرتبط هستند هر چند شاید هیچ گاه از وجود هم آگاهی نداشته باشند .چند روز قبل با سایتی مواجه شدم که از نظر من برای شناخت از جهان هستی و بزرگی خلقت بازدید آن بسیار با اهمیت است ووقتی نام “دل هر ذره را بشکافی آفتابیش در میان بینی “را که بسیار گویای این صفحه است انتخاب کردم و آغاز به نوشتن متنی برای شروع این صفحه بودم با بلاگ دوست پژوهشگر دیگری آشنا شدم که در همینجا با اجازه ایشان آدرس سایتآن عزیز را در این صفحه اعلام می کنم .

خلاصه شده بلاگ ایشان چنین است:

روزی در مترو درحال مطالعه شعر هاتف بودند،  استاد تاریخی که در کنارشان بودند، اعلام می نمایند “دل هر ذره را که بشکافی . . . “از دانشمند و پزشک ایرانی  بو علی سینا می باشد و این دانشمند بزرگ که دنیا به وجود او افتخار می کند پدر دانش هسته ای جهان هم می باشند .

در صورتی که دوست دارید مقاله کامل ایشان را مطالعه کنید، روی کادر زیر کلیک کنید.

بلاگ آقای ابو حنانه

لطفا روی متن گیتی کلیک کنید و پس از رویت صفحه لود شده start  کنید و با کورسر  “کوچکترین ذرات تا افق جهان هستی” که تا کنون برای ما قابل تشخیص بوده است را  با اختلاف حجمی معادل ۱۰ که در مقابل آن ۶۲ صفر وجود دارد را مشاهده کنید.

سایت “گیتی شناخته شده از اینترنت و آدرس زیر آورده شده است.

By Cary Huang

Technical suport by Michael Huang (http://htwins.net)

Music – “frozen star” by Kevin MacLead (http://incomenpetech.com)

گیتی شناخته شده

تا حدود یک  قرن پیش از این فکر می کردیم که گیتی در همین کهکشان راه شیری ما خلاصه می شود شاید حدس های دیگری هم می زدیم! حتی نباید فراموش کنیم که آخرین سیاره یافته شده به دست بشر در همین سامانه خورشیدی مان فقط چند سال می گذرد و من حتی نامی که روی این سیاره یا سیارک سیاره نامیده شده را نمی دانم!

از زمانی که تلسکوپ های بسیار بزرگ ساخته شد و مخصوصاً تلسکوپ هابل به فضا فرستاده شد، تصاویر زیبائی از کهکشان های بیشماری که در این گیتی پهناور وجود دارد را دیدیم، عجایب خلقت و بزرگی آن.

کهکشان هائی که با هم برخورد می کنند و میلیارد ها ستاره درون آنان نابود می شوند و ستارگان جدید به وجود می آیند ، ابر ستاره های گازی تشکیل می گردند که میلیون ها خورشید ما درون هر یک از آنان جا می گیرند و چاله های سیاه که ستارگان اطراف خود را می بلعند و چنان فشرده هستند و گرانش عظیمی دارند که حتی نور را اجازه انعکاس نمی دهند.

اکنون قادریم کهکشان هائی را که در انتهای گیتی ( البته انتهائی که ما تاکنون شناخته ایم ) یعنی  سیزده میلیارد سال نوری هستند را مشاهده کنیم و به عبارتی دانشمندان عمر جهان را سیزده میلیارد سال نوری تخمین  می زنند و البته من فکر می کنم این آن چیزی است که دانش و تکنولوژی امروز ما قادر به درک آن است و شاید سیزده میلیاردهای دیگری نیز در راه باشند !

نزدیک ترین ستاره به سامانه خورشیدی ما آلفا سنچوری است که با خورشید ما ۲.۴سال نوری فاصله دارد، یعنی فقط  ۴۰ تریلیون کیلو متر که تنها ۲.۴ سال نوری طول می کشد تا نورش به زمین ما برسد، در کهکشان ها این فاصله اصلاً به حساب نمی آید! برای اینکه همین چند سال نوری را بشناسیم محاسبه جالبی می توانیم انجام دهیم.

با توجه به اینکه این روز ها میلیون و میلیارد در آمار ها و معاملات زیاد آورده می شود لازم است واقعیت این اعداد را بدانیم، اگر از شماره ۱ تا ده بشماریم و برای این که به درد سر دچار نشویم فقط اعداد  را تا ده بشماریم و روزانه ۸ ساعت بدون وقفه به شمارش بپردازیم و هفت روز هفته را بدون تعطیلی به شمارش ادامه دهیم در مدت یک ماه تا یک میلین نا قابل خواهیم شمرد.

در سال دوازده میلیون و در هشتاد سال عمری که حدوداً از خداوند  هدیه می گیریم  تا یک میلیارد را می توانیم بشماریم.

فاصله یک سال نوری معادل ۳/۹ هزار میلیارد کیلومتر است حال این عدد واقعاً نجومی را در۱۳ میلیارد ظرب بکنید تا متوجهعظمت این جهان قابل رویت شوید.

آیا قادر به شمارش این فاصله هستیم  ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ /۱۲۰

حال این جهان قابل رویت در مقابل مجموعه هستی بسیار ناچیز است و در بحث مه بانگ و انرژی تاریک و ماده تاریک می گنجد که نمودار زیر نشان دههنده آن است.

dark_matter_energy_pie.

مشاهده می کنید:

-۷۳درصد هستی از انرژی ناشناخته

-۲۳ درصد هستی از ماده تاریک

-۳.۶ درصد هستی از گاز های میان کهکشانی

– و تنها ۰.۴ درصد جهان قابل رویت از ستارگان و . . تشکیل شده است.

یعنی این عظمت که با انواع تلسکوپ ها اندازه گیری ها و دیگر بحث ها و . . . تنها ۰.۴ واقعیت این جهان هستی است.

و آن ذره ای که حتی کوچکتر از هر ذره بنیادی بود در کثری از یک میلیاردم ثانیه با آغاز یک انفجار این هستی را بوجود آورد،در جائی که هنوز زمان و سه بعد دیگر وجود نداشت ما در آینده نزدیک در این مورد به بحث خواهیم نشست . فعلاً با کلیک روی مهبانگ تصویر این انفجار را ببینید .

مهبانگ

{mospagebreak}

  • سامانه خورشیدی (این منبع نیاز به سطح دسترسی بالاتری نسبت به شما دارد.)
  • کهکشان راه شیری ( ۱ آیتم)
    در بخش قبل به یک سامانه بسیار کوچک ولی با اهمیت بدلیل وجود زیست در این سامانه و نهایتا وجود انسان این موجود متفکر، که قادر است به این آفریده ها بنگرد و و محیط اطراف خود را به شکلی که می خواهد در بیاورد و متاسفانه برخی اختلالات را پس از میلیارد ها سال ایجاد کند که داستان ما خاتمه اش به این امر خواهد پرداخت اشاره شد.

    در بخش سامانه خورشیدی محیط کوچک اطرافمان را شناختیم و اکنون به سامانه بزرگتری که پس از سامانه خورشیدی به آن تعلق داریم می پردازیم به کهکشان راه شیری.کهکشانی که یونانیان می گویند دلیه آن پاشیدن شیر همسر زئوس، هرا در آسمان می باشد، زمانی که کودک زمینی هرکول  شیر هرا را به خواست زئوس می نوشید تا خدائی شود هرا از خواب می پرد و کودک معصوم را په فضا پرت می کند و شیرش هم به آسمان می پاشد و راه شیری بوجود می آید.

    داستان واقعی این کهکشان و دیگر کهکشان ها بسیار زیبا تر از این افسانه است.افسانه ای که آنقدر واقئی است که نمی توان باور کرد یا حتی در این مغز فانی نمی گنجد ویا جستجو در این راه به میلیاردها سال عمر نیاز دارد که اگر حتی بدستش می آوردیم تا به آخرش بریم عمر این گیتی به پایان می رسد و در خود فرو خواهد ریخت ، وآیا  پس از آن دوره دیگری از هستی آغاز خواهد شد؟ آیا قبل از مهبانگ نوع دیگری از هستی وجود داشت؟ بله بوده و خواهد بود، نمی توان گفت مهباگ از هیچ آغاز شد، از خلاٌ، خوب این نا کجا یا هیچ در جائی بود یا نه؟ یا این هیچ ما در هیچ کجا نبود! و پس از گسترش و از دست رفتن گرانش درخود فروخواهد ریخت ولی در خود نه در هیچ!

    کهکشان:

    کهکشان ها سامانه های بزرگ با حد و مرز مشخص می باشند.

    آنها از ستاره ها، ستاره مانند ها، گاز ها و گرد و غبار که کشانی با پیروی از گرانشی در کنار هم قرار دارند ولی نه اینگونه ساکت و آرام که من نوشتم! هر روز زمینی مان آنها در حال کنش و وا کنش نسبت به هم و نسبت به اطراف خود و کهکشان های همسابه خود هستند و با سرعت در حال دور شدن از هم و بعضان حرکت سرسام آور به سمت یک دیگر، درحال بلعیدن و بلعیده شدن و انفجار و مرگ ستارگان پیرشان و تولدی دیگر و . . .

    کهکشان های کوچک(کوتوله حدود ۱۰ میلیون ستاره و کهکشان های بزرگ ۱۰۰/۰۰۰ میلیون ستاره دارند و فضای بین این ستاره ها را ماده سیاه اسرار آمیز تشکیل می دهد، ماده سیاه قابل رویت نیست و هیچ نوری را منعکس نمی کند ، ولی چون اثرات زیاد گرانشی روی اجسام مرئی دارند، پس وجود دارند.

    کهکشان از ریشه یونانی GALEXIS  آمده است و اکنون به آن GHLEXY می گویند، و اگر از من سوال شود ریشه گالکسی و کهکشان را یکی می دانم و این کلمه یونانی به معنی راه شیری است خوب گفتیم که یک قرن قبل اصلاً کهکشان دیگری شناخته شده نبود ولی اکنون می دانیم میلیارد ها کهکشان وجود دارد و ما مجبوریم برای گالکسی کلمات دیگری پیدا کنیم دیگر نمی توان به همه کهکشان ها راه شیری گفت.

    کهکشانها از نظر اندازه شکل و . . طیف گسترده ای دارند که که شکل بعضی بیضی و بعضی مارپیچی و تعداد بسیار زیاد تر نا همگون  هستند که در زمان خود تعریف خواهیم کرد.

    کهکشان را می توان به درخت انگوری تشبیه کرد که از خوشه های ستاره ائ و ابر های میان ستاره تشکیل شده است این خوشه ها هر کدام دارای هزاران ومیلیون ها ستاره است و هر کدام برای خود سامانه ای دارند، فکر کنید هر ستاره مثل سامانه خورشیدی ما دارای سیاره، سیارک، ماه، گاز، غبار و کمربند ها هستند.

    همان گونه که می گوئیم سامانه خورشیدی میلیارد ها سال قبل توده گازی بوده، همه کهکشان ها هم در ابتدا توده های گازی و غباری حاصل از مهبانگ بودند.

    کهکشان های بیضی شکل دارای سطح مقطع بیضی هستند و زرد رنگ دیده می شوندیعنی ستاره ها اکثراً پیر و نور قرمز دارند مانند غول های ستاره ای سرخ،  مرکز این بیضی بسیار نورانی است.

    کهکشان های مارپیچی دارای سطح مقطع گرد هستند و این صفحه گرد چون بدور خود می گردد دارای بازو هائی است که اگر این صفحه از بالا نگریسته شود مانند یک مارپیچ دیده خواهد شد و مارپیچی میله ایکه هر طرف یک بازو دارد.

    گروهی هم نا همگون هستند و بی قاعده، این کهکشان ها جرم بیشتری نسبت به کهکشان های دیگر دارند و ستاره هایشان جوان و درخشان تر هستند.

    BEYZI2

    MARPICH

    سمت راست کهکشان بیضی                                  سمت چپ کهکشان مارپیچی

    BISHEKL MESIEHKUTULEH

    سمت راست کهکشان بی شکل سمت چپ کهکشانی کوتوله

    کهکشان راه شیری:

    کهکشان راه شیری به صورت نوار شیری رنگ در شب های تاریک و صد البته خارج از محیط آلوده به نور شهری در آسمان دیده می شود.

    کهکشان راه شیری از نوع مارپیچی است و یکی از میلیارد ها کهکشان هستی است.

    سامانه خورشیدی ما بر روی یکی از شاخه های بازو های مارپیچ قرار دارد.

    قطب شمال کهکشان به ستاره بتا گیسوی برنیکه و قطب جنوبش به ستاره آلفا سنگتراش نزدیک است و مرکزش در راستای صورت فلکی کمان قرار دارد.

    صفحه ستاره ای کهکشان ما ۱۰۰/۰۰۰ سال نوری قطر دارد و ضخامتش به طور میانگین ۱۰۰۰ سال نوری است.

    حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد ستاره دارد، و نسبت به خواهر بزرگش کهکشان آندرومدا که ۱۰۰۰ میلیارد ستاره دارد نسبتاً کوچک است، البته در نظر داریم که هردو خواهر در مقابل کهکشان هائی که هزاران تریلیون ستاره دارند بسیار کوچک هستند.

    کهکشان راه شیری بصورت نواری دیده می شود که هر چه از مرکز نوار دور می شویم ستاره ها کمتر و کمتر می شوند تا به اعداد ناچیز نجومی می رسند.

    Milkyway_pan1

    واقعاً شباهت زیادی به راه شیری دارد، اینطور نیست؟

    کهکشان ما بسیار حجیم است و با وجود اینکه ستاره هایش کمتر از نصف کهکشان آندرو مدا است ولی جرمش با کهکشان خواهر بزرگ برابری می کند.

    جرم کهکشان راه شیری ۳ تریلیون برابر خورشید است، و جرم خورشید۲ و درمقابلش ۲۷ صفر تن است،

    جرم کهکشان راه شیری معادل است با ۶/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ تن

    سن قدیمی ترین ستاره شناخته شده کهکشان راه شیری ۶/۱۳ میلیارد سال استکه در فاصله ۱۰۰ هزار سالی ما قرار دارد.

    حرکت دورانی و حجیم ستاره ها در مرکز کهکشان ما نشان دهنده وجود یک سیاه چاله بزرگ درمرکز کهکشان است که مواد و ستاره هائی را که در بند جاذبه خود گرفتار کرده است و آرام آرام می بلعد.

    قبلاً فرض می شد که کهکشان راه شیری چهار بازو دارد ولی اخیراً در سال ۲۰۰۸ رابرت بنیامین از دانشگاه ویسکانسین ثابت کرد که کهکشان ما دو بازو به نام های برساووش و بازویسپر سنتورس است و دیگر بازو ها کوچک و الحاقی می باشد و خورشید ما در لبه بازوی شکارچی کهکشان و در فاصله ۲۵۰۰۰ سال نوری از مرکز کهکشان قرار دارد.

    galexy-degree_Panorama_of_the_Southern_Sky

    اطلاعات بسیار زیاد و شیرین از کهکشانمان که در این بخش نمی گنجد را در اینتر نت مطالعه کنید.

    آدرس زیر مربوط به ویکی پدیا می باشد، روی کادر کلیک کنید.

    ویکی پدیا

    galexy3

    galexy2

    {mospagebreak}

  • آلفا سنچوری ( ۱ آیتم)
    گروه ستارگان آلفا سنچوری

    alpha_cen

    ما با فاصله های نجومی اشنا هستیم و دیدیم که تنها در سامانه خورشیدی مان نور خورشید مان  با سرعت ۳۰۰/۰۰۰ کیلومتر در ثانیه در مدت اندکی بیش از هشت دقیقه به زمین ما می رسد که فاصله زیادی هم با خورشید ندارد این فاصله را یک واحد نجومی می دانیم یعنی ۱۵۰/۰۰۰/۰۰۰ کیلومتر فقط یک واحد نجومی است حال یک سال نوری چند واحد نوری می شود؟

    یک سال نوری ۱۱۱/۹۷۴/۴۰۰/۰۰۰/۰۰۰ کیلومتر است یعنی معادل ۷۴/۶۷۰برابر فاصله زمین تا خورشید!

    فاصله پروکسیما سنچوری نزدیک ترین همسایه ما در کهکشان راه شیری است با فاصله ۴.۱ سال نوری یعنی ۴۵۹/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ کیلومتر یا ۳/۰۰۰/۰۰۰ برابر فاصله زمین تا خورشید است!

    اگر با سرعت های امروزی مان به سمت پروکسیما حرکت کنیم ۷۰/۰۰۰ سال دیگر در مدار نزدیک به پروکسیما خواهیم بود.

    ولی من با ایمان به سرعت پیشرفت تکنولوژی اطمینان دارم زمان زیادی نخواهد گذشت تا شاهد رسیدن بشر در مدت فقط ۳۰ سال  به مدار پروکسیما باشیم که البته من هم از جهانی دیگر نظاره گر فتح زمان توسط بشر خواهم بود و البته چگونه به این شتاب می رسیم و کشتی ما چگونه خواهد بود در داستان زمین گفتگو خواهیم کرد، البته امیدوارم در این دنیا باشم چرا که در حال حاظر ارتباتمان با جهان دیگر قطع است.

    استاد سخن و ادب سعدی می گوید:

    رسد آدمی به جائی که به جز خدا نبیند.

    alfa

    گروه ستارگان آلفا سنچوری از سه ستاره اسلی و سیاره ها و سیارک های بی شماری تشکیل شده است و 

    نام بزرگترین الفا سنچوری A که ۲۳ درصد ازخورشید ما بزرگتر  و چگالی اش هم ۱۰ درصد بیشتر است دومین ستاره آلفا سنچوری B است که اندکی از خورشید کوچکتر است فاصله این دو ستاره از خورشید ما ۴.۴ سال نوری است و سومین ستاره که به کوتوله قرمز معروف است پروکسیما سنچوری است که ۴.۱ سال نوری از ما فاصله دارد یعنی ۰.۳ سال نوری از دو ستاره A و B دور تر و به ما نزدیک تر است و جرمش ۰.۱ زمین است.

    گروهی از اختر شناسان حتی پروکسیما را ستاره ای تنها می دانند که نزدیک به ستارگان آلفا سنچوری قرار دارد.

    آلفا سنچوری چهارمین ستاره درخشان در آسمان شب است و پرنورترین ستاره صورت فلکی سنچوری است.

    ستاره های A و B  از گروه ستاره های دو تائی است که به دور هم می چرخند، اکثر ستارگان در کهکشان ها دو تائی هستند و به دور هم می چرخند.

    ستاره های A و B در ۸۰ سال یک بار به دور هم می چرخند و فاصله آنان از یک دیگر بطور متوسط  ۲۳ واحد نجومی است البته از ۱۱ تا ۳۷ واحد نجومی یعنی ۳.۵ میلیارد کیلومتر ( ۲۳ برابر فاصله زمین تا خورشید).

    planets alfa

    با اطمینان می توان گفت که این ستارگان سیارات زیادادی در سامانه خودشان دارند و دانشمندان هم با محاسبات این موضوع را اعلام کرده اند بین این دو ستاره مداری با پهنای دو واحد نجومی وجود دارد که آرام است و از تلاتم این دو ستاره در رنج نیست و امید وار هستیم در  ۱.۱ فاصله نجومی که منطقه ایست که آب روان خواهد بود و زندگی جاری، این منطقه همان جائی است که سیاره پاندورا به دور یکی از آلفا سنچوری ها می چرخد و زندگی تخیلی فیلم آواتار در آنجا جریان دارد.

    Alpha_Centauri___Unknown_Moons_by_keepwalking07

    تصویری تخیلی از این ستارگان.

    {mospagebreak}

  • کهکشان آندرومدا ( ۱ آیتم)
    کهکشان آندرومدا

    800px-Andromeda_active_core

    اگر در بخش قبل از نزدیک ترین ستاره به سامانه خورشیدی یاد کردیم و گفتیم که برای رسیدن به این همسایگان عزیز با سرعت های امروزی در فضا بیش از ۷۰ هزار سال وقت لازم داریم ولی من امید وار با تکیه به پیشرفت تکنولوژی گفتم که زمان زیادی نخواهد گذشت تا ما به سرعت های نزدیک به نور در فضا حرکت کنیم و هفت ساله به الفا سنچوری هارا برسیم، یعنی به سرعت های ده هزار برابر امروز.

    شاید بگوئید که بیش از اندازه تخیلی فکر می کنم ، ولی مگر صد سال قبل با بهترین تکنولوژی آن زمان بین قاره اروپا تا آمریکا سه ماه طول نمی کشید؟ حال صحبت از موشک پرانی و سرعت های آنچنانی نمی کنیم و فقط از هواپیمای مسافربری مافوق صوت کنکورد که فاصله دو قاره را در سه ساعت می پیمود و این تکنولوژی شاید آنچنان هم مدرن نیست یعنی در دوران رنسانس صنعت در مدت  یک قرن یک کشتی هوائی مسافرکش  هزار برابر سریع تر حرکت می کند، این مثال کند ترین حرکت فعلی بشر است، فکر کنید در حال حاظر با چه سرعتی در فضا حرکت می کند، در بهترین شرایط صد سال قبل جواب یک نامه بین دو قاره شش ماهه می رسید ولی اکنون با سرعت نور ایمیل ها رد و بدل می شود.

    در ماجرای ما رسیدن به آندرومدا دیگر هفت ساله و هفتاد ساله و . . امکان ندارد چرا که فاصله لبه کهکشان ما تا آندرو مدا ۲.۵ میلیون سال نوری است، یعنی ۶۲۵ هزار برابر فاصله ما تا آلفا سنچوری بنابراین اگر شما هم مانند من انسانی امیدوار به تکنولوژی سرعت باشید و قبول کنید که بشر هفت ساله به آلفا سنچوری خواهد رسید باید این باور را هم داشته باشید که برای رسیدن به لبه کهکشان آندرومدا ۴.۴ میلیون سال در راه خواهیم بود ، بنابراین بهتر است تا کشف دریچه زمان به انتظار بنشینیم.

    تخیلات بشر تمامی ندارد ! وقتی متوجه شد که بالاترین سرعت سرعت نور است و برای حرکت بین ستارگان با

    همین سرعت بعضاً به میلیارد ها سال وقت و زندگی ابدی نیاز دارد تخیلات خود را در دو جهت آغاز نمود یکی راه عمر ابدی دیگر به دریچه زمان یا همان استارگیت که با ورود به این دروازه ستارگان یا همان دروازه زمان در یک لحظه به میلیون ها سال نوری آنطرف تر خواهد رسید.

    البته این بشر به هرچه فکر کرده است رسیده! و تخیلاتش تمامی ندارد.

    اگر قبل از هر چیز از فاصله ها سرعت های نجومی و عمر صحبت کردیم بدین دلیل بود که بدانیم که محکم به زمین عزیزمان چسبیدیم و مبادا کار به جائی برسد که مجبور باشیم بدون رسیدن به تکنولوژی حرکت با     سرعت های حدود نور و کشتی های فضائی که قادر باشند صد ها هزار انسان را در فضا جابجا کنند در فضا سرگردان شویم بدون امید به رسیدن به کره ای پاک جایگزین زمین مان.

    اکنون ده ها سال است که می دانیم سرعت آلوده کردن زمین بسیار بیشتر از تکنولوژی پالایش آن است، دها سال است که کشور های صنعتی آلوده کننده هوای کره زمین و ایجاد شرایط گلخانه ای که بصورت تصاعدی افزایش هم می یابد، هر سال جلساتی نا امید کننده تشکیل می دهند و با خودخواهی تمام یک دیگر را مسعول میدانند و هیچ حرکت مثبتی انجام نمی دهند و تعداد کمی جوانان آگاه که به این وضعیت اعتراض می کنند را آشوبگر  می نامند.

    احزاب سبز هم که در اروپا و آسیا برای مبارزه با این موجودات آلوده کننده تشکیل گردید، تبدیل به حزب های سیاسی شده اند و مبارزات خود را برای بالا بردن تعداد نمایندگان در مجلس ها می کنند و فراموش کرده اند که چه آرمانی باعث رشد آنان شده است.

    یخ های قطبی و ذخایر آب شیرین زمین آب می شوند و کم شدن برف سفید باعث جذب بیشتر نور خورشید می گردد و زمین بیشتر گرم می شود و برف ها بیشتر تبدیل به آب می شوند.

    هر سال ده ها جاندار از روی کره خاکی ما محو می گردند .

    سیستم اکولوژی کاملاً بهم ریخته است، انواع طوفان ها و سیل و بلایا بر مردم از همه جا بی خبر و بیگناه می بارد و اگر در آمریکای صد ها کشته می گیرد در پاکستان ها صد ها هزار کشته می شوند.

    چگونه است که این بشر که می گوئیم به جائی می رسد که به جز خدا نبیند هر روز قطعه ای از اندام خود را می برد، به فصاد می کشد و بخوبی می بیند که چه با بدن خود می کند ولی چشمانش را بروی نابودی خود می بندد و به لحظات می اندیشد، گوئی به ماده مخدری معتاد شده و زوال خود را روزانه تجربه می کند ولی دست از این ماده اعتیاد آور نمی کشد.

    اگر معتادی تنها به خود می اندیشد و جسم و روح خود را نابود می کند، کشور های صنعتی مانند  جهان را آلوده می کنند و روزانه میلیون ها انسان را به کام مرگ می کشند.

    داستان ما نیز پس از شناخت گیتی و هستی آغازی خواهد بود برای داستان ما وفعلاً تا آندرومدا آمده ایم و. . .

    کهکشان آندرو مدا نزدیک ترین کهکشان به کهکشان ما یا بهتر است بگوئیم کهکشان همسایه ما:

    images

    همسایه زیبای ما کهکشان آندرومدا در فاصله ۲.۵ میلیون سال نوری از ما قرار دارد و درست مثل کهکشان ما است هم مارپیچی است و هم بازو ها ئی دارد و در مرکزش ستارگان کاملاً فشرده اند و یک سیاه چاله بزرگ هم در مرکز دارد اصلاً به نظر می رسد جاذبه عظیم این سیاه چاله باعث این تجمع عظیم ستارگان می شود که کشان ما هم به همین شکل است که تعریف آن را قبلاً کردیم.

    اندکی از کهکشان ما بزرگتر است و میلیارد ها ستاره دارد.

    آندرومدا در اساطیر یونان قدیم دختر زیبای سفیئوس و کاسیو پیه است، روزی نپتون به خشم می آید و او را به صخره ای در کنار دریا زنجیر می کند تا شکار اژدهای دریا ها شود، وقتی اژدها به او حمله می کند پرسئوس با جادو اژدها را تبدیل به سنگ می کند و عشقش را نجات می دهد.

    پرسئوس همان پرسس نیای پارسیان( ایرانیان ) است، می بینید تعلق انسان ها را در چند هزار سال قبل !چگونه برای هم داستان های زیبا می ساختند!

    بله هر نوری که از میلیارد ها چشم این دختر پای در زنجیر  به ما می تابد ۲.۵ میلیون سال دیگر خواهیم دید، پس با نگاه به تصاویر زیبای ۲.۵ میلیون سال قبل لذت این دیدار را از دست ندهیم.

    بازوان این دخترک به بلندی  ۳۰۰ الی ۴۰۰ سال نوری است.

    قطر این دختر پای در زنجیر ۲۰۰/۰۰۰ سال نوری است و ضخامتش ۱۰۰ سال نوری.

    این کهکشان خواهرِ کهکشان راه شیری با سرعت ۴۰۰ کیلومتر بر ثانیه به طرف ما در حرکت است و ۴ میلیارد سال دیگر با کهکشان ما برخورد خواهد کرد و البته این برخورد خونین نخواهد بود چرا که فاصله ستاره های این دو کهکشان سالهای نوری با هم فاصله دارند و برخورد تصادفی چند صد میلیون ستاره با یکدیگر اصلاًً به چشم نخواهد آمد.

    اگر آرزوئی دارید، آرزوی رویت این برخورد زیبا باشد و به کوچکتر رضا ندهید!

    این برخورد با کامپیوتر هائی که چند صد تریلیون محاسبه در ثانی انجام می دهند تقریباً قابل باز سازی است و ما شاهد رویت مجازی آن خواهیم بود.

    نکته دیگری نیز لازم است اعلام کنم و آن رویت کهکشان ما توسط موجودات هوشمند در سیاره ای در کهکشان آندرو مدا است ، آنان کهکشان ما را آنطور می بینند که ما کهکشان آنان را می بینیم!

    و این هم کروکی این کهکشان در بین کهکشان ها است.

    index

    {mospagebreak}

  • دورترین کهکشان ( ۱ آیتم)
    دورترین کهکشان البته دورترین کهکشان در این هستی که برای ما تا امروز قابل رویت بوده است

    تلسکوپ هابل

    کهکشانی که از آن صحبت می کنیم، در دسته udfy-38135539 طبقه بندی شده است و ۱۳.۱ میلیارد سال نوری با ما فاصله دارد  یعنی نور ارسال شده از این کهکشان lمربوط به۱۳.۱ میلیارد سال قبل است و ما واقعاً به گذشته می نگریم به زمانی که هستی ۶۰۰ میلیون سال پیش تر متولد شده بود.

    به جز داستان ما که هنوز آغاز نشده است لازم بود تا ما نه تنها بصورت تئوری، بلکه کاملاً با عدد و رقم به وسعت هستی فکر کنیم و لمس کنیم و یا حتی سعی در درک عظمت آن داشته باشیم.

    ما اگر بتوانیم چند میلیون سال دیگر را توسط تلسکوپ ها و هابل به عقب تر بنگریم شاید مه بانگ را هم از دریچه دوربین ببینیم، و آنوقت است که به چیزی باید فکر کنیم که در حال حاظر قادر به درک آن نیستیم لااقل بنده قادر به درک آن نیستم، مه بانگ در کجا اتفاق افتاد آن ذره پرچگال از کجا آمد آن زمان که قبلش زمانی نبود و همه چیز صفر مطلق بود چگونه پدید آمد، چگونه از هیچ مطلق هم چیز هستی آفریده شد، نه زمانی و نه مکانی بود ونه ذره ای.

    چگونه می شود؟

    یک بار دیگر به تصویر زیر نگاه کنید و ببینید دور ترین کهکشان شناخته شده کجای مهبانگ قرار دارد!

    مهبانگ

    در منطقه ای که کهکشان ها تشکیل شدند یعنی از ۳۰۰۰۰۰ سال پس از مهبانگ بوده است و قبل از آن به جز تشکیل گاز هامانند هیدروژن که ستارگان از همین گاز ساخته شده اند دیگر هیچ نبود که این طبقه بندی را در بخش مه بانگ و انرژی تاریک خواهیم گفت.

    حال قبل از صحبت در مورد همین کهکشان تصویر تهیه شده هابل که یک میلیون ثانیه برای گرفتن این کهکشان جوان خیره مانده است را ببینیم.

    کهکشانی که از آن صحبت می کنیم، در دسته udfy-38135539 طبقه بندی شده است و ۱۳.۱ میلیارد سال نوری با ما فاصله دارد  یعنی نور ارسال شده از این کهکشان ۱۳.۱مربوط به  میلیارد سال قبل است و ما واقعاً به گذشته می نگریم به زمانی که هستی فقط ۶۰۰ میلیون سال عمر کرده است پس این کهکشان که ما میبینیم بسیار جوان است و اگر امروزه چهره واقعی این کهکشان را که در حال حاظر ۱۳.۱ میلیارد ساله است چهره ای کاملاً متفاوت خواهد داشت.

    به جز داستان ما که هنوز آغاز نشده است لازم بود تا ما نه تنها بصورت تئوری، بلکه کاملاً با عدد و رقم به وسعت هستی فکر کنیم و لمس کنیم و یا حتی سعی در درک عظمت آن داشته باشیم.

    ما اگر بتوانیم چند میلیون سال دیگر را توسط تلسکوپ ها و هابل به عقب تر بنگریم شاید مه بانگ را هم از دریچه دوربین ببینیم، و آنوقت است که به چیزی باید فکر کنیم که در حال حاظر قادر به درک آن نیستیم لااقل بنده قادر به درک آن نیستم، مه بانگ در کجا اتفاق افتاد آن ذره پرچگال از کجا آمد آن زمان که قبلش زمانی نبود و هم چیز صفر مطلق بود چگونه پدید آمد، چگونه از هیچ مطلق هم چیز هستی آفریده شد، نه زمانی و نه مکانی بود ونه ذره ای.

    چگونه می شود؟

    اگر به تصویر اول “تلسکوپ هابل” خوب توجه کنیم می بینیم که سیاه چاله ای در حال بلعیدن ستاره ای است، شاید در ظاهر اینگونه به نظر نیاید ولی واقعاً همینطور است و برای درک این مساله تصور کنید که با یک شیلنگ آتش نشانی می خواهید یک بطری را از آب پر کنید، درست همین اتفاق می افتد، با این تفاوت که بطری ما آنچنان قدرت جاذبه عظیمی دارد که اجازه فرار حتی یک قطره را هم نخواهد داد و در نهایت آن ستاره غول پیکر را خواهد بلعید و ستارگان و گاز های دور و بش را یکی پس از دیگری به کام خود فرو خواهد برد و بزرگتر خواهد شد، البته نه به اندازه ستاره بلعیده شده! چرا که سیاه چاله ها همانگونه که از فشرده شدن یک ابر ستاره پس از انفجار بوجود آمده اند و در اندازه کوچک خود وزن همان ابر ستاره را دارند، تنها زمانی این اتفاق می افتد که فاصله ها تقریباً به صفر می رسند ، تصور کنید هسته یک اتم به اندازه خورشیدمان شود، در آن صورت فاصله الکترون هایش به خارج از سامانه خورشیدی خواهد رسید، پس فاصله الکترون ها با هسته بسیار زیاد است حال اگر این فاصله ها را تقریباً از بین ببریم حجم ستاره بسیار کوچک می شود ولی چگالی تفاوت نمی کند یا به عبارتی فیل چهار تنی در فنجان چای بوجود می آید البته فیلی که به اندازه یک ارزن بیشتر نخواهد بود ولی وزن این ارزن همان چهارتن باقی خواهد ماند و قدرت جاذبه این سیاه چاله نیز تغییر نخواهد کرد.

    گفتیم انرژی تاریک باعث انبساط جهان است و هر روز شتاب بیشتری می گیرد هر چند وجود این انرژی قطعی است و همانگونه که در تصویر مهبانگ مشاهده می کنید از ذره آغازین تا به امروز  به چه بزرگی شده است احتمالا در میلیارد ها سال بعد این داستان معکوس خواهد شد یعنی وقتی انرژی تاریک به آن حدی باعث انبساط شد و انرژی اش تحلیل رفت جاذبه کهکشان ها آنان را بسوی هم خواهد کشید و هستی به سرعت درون خود فرو خواهد ریخت همانگونه که سیاه چاله نمونه کوچکی آز آن است و هستی آنچنان فشرده خواهد شد که ما را به یاد مهبانگ خواهد انداخت و شاید برای تولدی دیگر و مهبانگی دیگر آماده خواهد شد.

    آیا  هستی وقتی از یک ذره بدون وجود چهار بعد شناخته شده زمان و ابعاد بوجود آمد و زمان و دیگر بعد ها متولد شدند می تواند دو باره تکرار شود؟ زمان از بین خواهد رفت ولی این زره پر چگال جدید دارای حجم خواهد بود و ابعاد مکان از بین نخواهد رفت آیا این به معنی تکرار نخواهد بود که در هر ۲۴ میلیارد سال نوری انجام می شود و هر بار ذره پرچگال بزرگتر می شود و دیگر نمی تواند مانند ذره آغازین بدون ابعاد فیزیکی باشد؟

    اگر چنین باشد باید قبول کنیم که ذره آغازین یا مهبانگ نیز آغاز هستی نبوده و شاید ۲۴ میلیارد سال قبل از مهبانگ هستی درون خود فرو ریخته و ذره مهبانگ را بوجود آورده که در آنفجای عظیم هستی ما را بوجود آورده است!

    اگر به چنین باوری برسبم باید بپذیریم که گذشته قبل از مه بانگ زمان وجود داشته و هر بار تکرار بار قبل خود بوده و در آینده هم پس از پایان هستی ما مه بانگی دیگر و پس از آن تکرار مهبانگ ها تا بی نهایت خواهد بود و هستی هرگز به پایان قطعی نخواهد رسید و تنها شکل آن عوض خواهد شد.

    تصویر دیگری از مهبانگ را  ببینید.

    cosmic_ev_labeledD

  • زمین وطن ما ( ۱ آیتم)
    چندین میلیارد سال از عمر زمین ما گذشته است، از سنگ ریزه ها و گاز ها به وجود آمده، همان هایی که از راه دور آمده بودندو این سامانه را بوجود آوردند، خورشید تابید و سیاراتش گرد اوچرخیدند.
    زمین ما نیز یکی از سیارات بود، سیاره ای بسیار مهم و متفاوت و بسیار خوش شانس، اول اینکه دارای هسته مرکزی است و دیگر اینکه در مدار خوش آب و هوائی قرار گرفته است، در مدار زیست یعنی نه آنقدر دور از خورشید که همه چیز مخص
    وصاٌ آب یخ بزند و نه آنقدر نزدیک به خورشید که آب بخار شود و نهایتاٌ از روی کره خاکی مان محو شود، و شانس ما برای زیستن از بین برود.
    پس از میلیارد ها سال بالاخره زیست روی کره خاکی ما مستقر شد، از راهی دور آمد یا در دریا ها به وجود .

    از اینکه مادر همه ما از یک تک یاخته تشکیل شده است دانشمندان متفق القول هستند و سیر تکامل را باید از زبان داروین و تنوع انواعش بخوانیم و ما در این نوشته با سرعت چند میلیارد سال به جلو پیش می رویم و پستی و بلندی های زیادی را پشت سر می گذاریم، از برخورد شهاب سنگ عظیمی که خلیج مکزیک را بوجود آورد و به یکباره دنیای دایناسور ها را به خاکستر تبدیل کرد هم می گذریم همه در چند سطر! چرا که این نوشته ها می خواهد به این موجود دو پا و اعمالش بپردازد.

    ظاهراٌ این موجود دو پا چند میلیون سال قبل شباهت زیادی به میمون داشت و تنها تفاوتش این بود که از درخت پائین آمده بود و توانست روی دو پا به ایستد.

    این میمون دو پا را همو ساپیا وآسترواپتیکا و . . نام نهادند، چند میلیون سال گذشت و این موجود دو پا که توانسته بود دستانش را آزاد کند و بهمین دلیل فرم این دستان تا حدودی تغییر کرده بود و کار آمد شده بود و قادر بود حیوانات بیشتری را شکار کند و از تخم مرغ پرندگان بیشتر استفاده کند، به عبارتی مسرف پروتئین بالا این میمون دو پا را آرام آرام به تفکر وا داشت و شروع به استفاده از اولین ابزار که همان سنگ بود کرد با پرتاب سنگ شکار کرد و هسته گیاهان را شکست.

    حدود دویست هزار سال قبل  اولین وسیله برش و شکار را از سنگ ساخت و آتش را مهار کرد و غار نشین شد.

    و شاید اکنون این موجود را بتوان انسان امروزی نامید، و معلوم نیست این انسان چگونه توانست تیره دیگری از انسان ها را که همان نئاندرتال ها بودند از صفحه روزگار حذف کند؟

    از ساکن شدن این انسان دو پا در کنار رود ها حدود پانزده هزار سال می گذرد که ما آن را تمدن بشری میدانیم یعنی چند میلیون سال طول کشید تا این موجود که روی دو پا ایستاده بود ابزار سازی کند و  صد هزار سال لازم بود تا در کنار رود ها ساکن شود از ده هزار سال قبل دیگر ساکن شده بود و تمدن مدونش حدود هشت هزار ساله است و چند هزار  سال بیشتر نگذشته است که طبیعت را به زانو درآورد و دیگر همزیستی با دیگر موجودات و گیاهان را قبول نداشت و اشرف مخلوقاط شد.

    و چند صد سال است که با طبیعت و این کره خاکی که مادر اوست بیگانه شده و انقلاب صنعتی براه انداخته است و جهان را دگرگون کرده است و تا انجا پیش رفته است که من و شما و انسان های آن طرف دنیا همسایه دیوار به دیوار شده ایم

    چقدر زیباست این نزدیکی واقعاٌ دنیای ما اکنون دهکده ای بیش نیست و همه ما ساکن آن هستیم، چه شده با این همه هوش و دانش و تفکر هنوز درک نداریم که نزدیک ترین سیاره به ما ۳۵ سال نوری فاصله دارد تازه اگر قابل سکونت باشد و ما به سرعت های نزدیک به نور برسیم.

    ملاحظه می کنید با زمینمان چه میکنیم ، چگونه با سرعت در حال نابود کردن آن هستیم

    لینک آمار لحظه ای کره زمین

    {mospagebreak}

    میلیون ها سال تکامل پشتوانه این هستی زیباست ببینید چگونه با خودخواهی خود درچند ده سال از صفحه روزگار نیست و نابودشان می کنیم!

    شاید نوه من و شما در سال های آتی از ما بپرسند که این ها که بال دارند چه هستند!

    کمی تفکر کنیم

    download5

    download6download7download8download9

    download18

    download19download20download21download22download23download24download4

    تا ما به این بخش برسیم، شما می توانید این تصاویر زیبا را که فضا نورد عکاس، یا عکاس فضا نورد آقای آندرِه کوئیپر در ایستگاه فضائی بین المللی گرفته است تماشا کنید.

    download17download11download13download15